جزغل

سلام عزیز خاله  

خوبی؟ 

خوشی؟ سلامتی؟ اون جا همه چی آرومه؟  

می دونی اینجا کسی وقت نداره به اسم تو فکر کنه راستش یه موضوع هایی پیش اومده که ... بگذریم ... من خودم یه اسم برات انتخاب کردم  

از الان تا زمانی که بیایی پیشمون من اسمت رو می ذارم جزغل ...  

جزغل دوست داشتنی خاله پنجشنبه کل خونه ویروون بود ... یه دنیا کار داشتم٬ سعی کردم یه جای راحت برای مامانی تا قبل از برگشتش به خونه درست کنم ... آخه این روزها اصلا حال خوبی نداره ...  

جات خالی اونقدر کار کرده بودم که شب از زور درد نتونستم بخوابم ... تازه صبح جمعه داغون و خراب از تخت اومدم پایین .... 

یادم باشه به تلافیش به بوس گنده از اون لپهات بگیرم ...  

تو نگران چیزی نباش ... می دونم که همه چی رو حس می کنی ... جزغل عزیزم همه چی درست می شه ... من تمام تلاشم رو می کنم که مواظب تو و مامانی باشم ...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد