سلام عزیزکم ...
خوبی؟
امروز می خوام یه اعترافی بکنم ....
ما حضور تو رو هنوز به کسی اعلام نکردیم ... بعنی فقط یه تعداد خیلی خیلی محدودی از وجود تو اطلاع دارن ... ترجیح دادیم تو یه کمی بزرگتر بشی بعد این خبر رو به همه بدیم ...
من سر کارم یه همکاری دارم که دقیقا رو به روم می شینه ... این خانم تا اواسط تیرماه به سلامتی قراره عمه بشه ... جات خالی نمی دونی چقدر پز می یاد و حرف می زنه ...
می خوام اعتراف کنم که وقتی حرف می زنه به روزی فکر می کنم که با طعنه می خواد بگه ایشاالله یه روز تو هم خاله بشی و من مستقیم بهش نگاه کنم و بگم مرررسی ایشاالله جزغل ما هم تا آبان ماه به دنیا می یاد ...
وای چه حالی بکنم من اون روز ....قیافش باید خیلی دیدنی باشه ...
فکر نکنی که خاله بدجنسی هستم(نمی دونم شاید هم باشم) اما واقعا گاهی لازمه با بعضی ها مثل خودشون رفتار کنیم ...
ای جومنم و این نی نی شما چقدر کوچیک هستش.
خوش بحالش چه خاله مهربونی داره. میدونی عزیزم خواهر بعد از پدر و مادر تو خانواده یقینا عزیزترین موجوده.برای من که همینطوره. اینقدر خواهرهام هوامو دارن و من دوستشون دارم که .... اتفاقا عاشق بچه هاشونم. برای دختر من هم خیلی زحمت کشیدند.
امیدوارم به خوبی و خوشی این روزهای خواهر عزیزت طی بشن و این نی نی عزیز با خودش عشق و روزی زیاد بیاره.
پست هات حس خوبی دارند برای یه موجود کوچک و شیرین مینویسی که هنوز به این دنیا پتا نذاشته ... من هم پستهایی که سفارشی برای دخترم مینویسم رو خیلی دوست دارم.
مراقب خودت و خواهریت باش که خواهرزاده یه چیز دیگه است
مرسی رها جان
برای من هیچ کس عزیزتر از خواهرم وجود نداره ...
منم امیدوارم این روزها زودتر سپری بشه ...
راستی در مورد اعلام موجودیت نی نی اصلا عجله نکنید
دیانای ما تقریبا سه ماهه بود که به همه گفتیم. ببین ما چقدر تو داریم
چشششششششششششششششششم